10:31
43
خالص شدن برای خدا

امام حسن مجتبي (ع) :

ايها الناس انه من نصح لله و اخذ دليلا هدي للتي هي اقوم و وفقه الله للرشاد و سدده للحسني (تحف العقول،ص 227)
 اى مـردم! هركه براى خدا خالص شود و گفتار او را راهنماى خود گيرد ، به راهـي كه استوارتر است رهنمون گردد و خداوند به هدايت و رستگارى توفيقش دهد و در كار نيك كمكش رساند
.


برچسب‌ها: <-TagName->
8:31
42
ایرانیان در چه مکانی به امام مهدی(عج) ملحق می‌شوند

آیت‌الله نجم‌الدین طبسی استاد خارج مهدویت حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه بیش از ۱۵۰ حدیث مهدوی از امام باقر(ع) بیان شده است، ابراز داشت: تنها در یک حدیث امام محمدباقر(ع) از جوانب مختلف به تبیین مسئله مهدویت می‌پردازد، از جمله در ارتباط با علایم ظهور مانند ندای آسمانی،‌ خروج سفیانی، مکان ظهور، قتل نفس زکیه، خسف بیداء (بیابانی در نزدکی مدینه)، خروج یمانی و علایم دیگر ظهور از وجود امام باقر(ع) برای ما روشن شده است.

وی با اشاره به پاسخ امام باقر(ع) به فضیل درباره زمان ظهور که فرمود: «آن‌ها که وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند»، افزود: البته نهی از تعیین وقت، شامل نشانه‌های حتمی ظهور نمی‌شود؛ چرا که امام باقر(ع) در ذیل یک روایتی می‌فرماید: «لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ القائمِ وَقَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیَّةِ اَکْثَرَ مِنْ خَمْسَ عَشَرَ لَیْلَة»، بین ظهور مهدی(عج) و کشته شدن نفس زکیه، بیش از ۱۵ شب فاصله نیست».

آیت‌الله طبسی با بیان اینکه امام باقر(ع) به ساعت ظهور در روایت اشاره کرده است، خاطرنشان کرد: باقر آل‌محمد(ص) می‌فرماید: «یظْهَرُ الْمَهْدِی بِمَکةَ عِنْدَ الْعِشاءِ مَعَهُ رایةُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَقَمِیصُهُ وَسَیفُهُ وَعَلاماتٌ وَنُورٌ وَبیانٌ»، مهدی(عج) هنگام نماز عشا در مکه در حالی که پرچم رسول الله بر دست و پیراهن او را در بدن و شمشیر وی را با خود دارد، ظهور می‌کند و با او نشانه‌ها و نورانیت و بیان ویژه‌ای است.

وی با اشاره به اینکه امام باقر(ع) به محتوای سخنان امام مهدی(عج)، جمع شدن ۳۱۳ یار در مکه بدون هماهنگی و اطلاع‌رسانی، نخستین حکومتی که از بین می‌برد و برخی از فتوحات حضرت حجت(عج) پرداخته کرده است، ادامه داد: «وَیَجِى‏ءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ»، به خدا سوگند! ۳۱۳ نفر یاران مهدى(عج) مى‏آیند که ۵۰ نفر از آنان زن هستند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مى‏شوند»، همچنین امام(ع) فرمود: چون امام مهدی(عج) قیام کند، به مسجد‌الحرام می‌رود و پشت به کعبه می‌ایستد و ۳۱۳ مرد نزد او حاضر می‌شوند و نخستین سخنی که به زبان جاری می‌کند، این آیه است: «بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»، نیز بر پایه روایات دیگر، حضرت در مسجد الحرام ضمن اعلام ظهور، خود را به جهانیان معرفی و همگان را به پیروی از خود و پذیرش دین الهی دعوت می‌کند.

نویسنده کتاب «معجم احادیث امام مهدی(عج)» همچنین با اشاره به نقش ایرانیان در زمان ظهور با توجه به روایت امام باقر(ع)، بیان داشت: حضرت محمدباقر(ع) در روایتی ضمن اشاره به پرچم‌هایی که از طرف ایران برای کمک امام زمان(عج) به سوی کوفه حرکت می‌کنند، فرمود: «تَنْزِلُ الرّایاتُ السُّودُ الَّتی تَخْرُجُ مِنْ خُراسان اِلیَ الْکُوفَةِ، فَاِذا ظَهَرَ الْمَهدیُّ بَعَثَ اِلَیه بِالْبَیْعَةِ»، پرچم های سیاهی از ناحیه خراسان بیرون می‏آید و به جانب کوفه به حرکت در می‏آید. پس چون مهدی ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت می‏کنند.


برچسب‌ها: <-TagName->
9:37
41
والپیپر موبایل 240‍*320

در این پست شما میتونید 12والپیپر با موضوع امام زمان (عج) که برای موبایل تهیه کردیم با ذکر 14 صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان (عج) ،‌دانلود کنید

   

برای دانلود روی عکس بالا کلیک کنید


برچسب‌ها: <-TagName->
9:46
40
چقدر از امام زمان(عج) دور هستیم؟

آیت الله بهجت(ره): وقتى تأمّل مى کنیم مى بینیم همه قضایاى امام حسین(ع) در یک روز واقع شد و وقتى مردم کوفه و بصره از قضیّه ى قتل آن حضرت(ع) مطّلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلاى آن حضرت و شهادت اسارت اهل بیت(ع)، خدا مى داند که اهل ایمان چه قدر ناراحت بودند، به حدّى که گویا باورشان نمى شد.

در طول این مدّت دل اهل ایمان خون بود. امّا ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجّت(عج) گرفتار است و دشمن ها نمى گذارند بیاید و او را حبس کرده اند. آیا حبسى از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادى نشان دهد و خود را معرّفى کند!

در این ما فوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا مى داند که قلوب اهل ایمان چه قدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غائب(عج) در مصایب و گرفتارى شبیه قضیّه ى حسین بن على(ع) به این مدّت طولانى گرفتار باشد و ما برقصیم و شادى کنیم؟! ""

تا کی باید بار گناهان و اشتباهات خود را متوجه دیگران و دیگر چیزها بکنیم؟ تا کی بایستی این همه مصیبت را به خاطر بی توجهی و فراموش کردن امام زمانمان(ع) تحمل کنیم؟ تا کی می خواهیم خود را گول بزنیم و بیدار نشویم؟ پس کی بناست علت اصلی آن را متوجه شویم؟

پیشوای پنجم شیعیان، امام باقر(ع) می فرماید: هرگاه خداوند بخواهد بر مردم غضب کند (آن هم به خاطر اعمال ناشایست مردم) ما اهل بیت را از مجاورت با آن ها دور می کند. (اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم".(1)

بیش از هزار سال پیش که حدود هشتاد سال از دوران غیبت کبرای امام زمان(ع) می گذشت، آن حضرت در نامه ای به شیخ مفید(ره) فرمودند: "ما به خبرهای شما احاطه کامل داریم و چیزی از خبرهای شما برای ما پنهان نمی ماند و آگاهیم از ذلت و خواری که به شما رسیده، از زمانی که عده ای از شما تمایل نموده اند به عقاید و اعمالی (ناپسند) که گذشتگان صالح از آن دور بودند و عهد و پیمانی را که از آن ها گرفته شده بود (نسبت به امام زمانشان) بدور انداختند گویا که نمی دانند."

نکته قابل توجه اینجاست که این توقیع در سال های اولیه دوران غیبت فرستاده شده است، اکنون که وضع بسیار بدتر از آن زمان است و مردم در سختی ها، فشارها و فساد بسیار بیشتری گرفتار شده اند.

علاوه بر اینکه امام زمان(ع) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و براساس آنچه عمل کرده ایم، با ما رفتار می کنند.

آیا می خواهید بدانید فاصله ما با امام زمانمان چقدر است و معنای غربت و تنهایی چیست؟ به این چند جمله ساده و عامیانه خوب دقت بفرمایید؛ به ما فرموده اند که روز جمعه احتمال ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنافداه) بیشتر است. "یامولای هذایوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک"(2)

حال اگر عصر جمعه ای بعد از نماز مغرب و عشاء، کسی به ما بگوید که امروز هم گذشت و امام زمان (ارواحنا فداه) ظهور نفرمودند و سپس چند لحظه بعد به ما خبر بدهند که از امروز مثلاً سیب زمینی کیلویی بیست تومان گرانتر شده است، شما را به خدا قسم برای کدام یک از این خبرها بیشتر ناراحت می شویم؟ برای کدام یک بیشتر دلهره پیدا می کنیم؟ نگران کدام یک می شویم؟

آیا زمانی که مثلا دخترمان از مدرسه برمی گردد، اول می پرسیم دخترم در راه حجابت را رعایت کردی تا قلب نازنین امام زمان(ع) را نرنجانی؟ یا ابتدا می پرسیم نمره امتحانت چند شد؟ آیا از پسرمان می پرسیم که همزمان با امام زمانت، نمازت را خواندی؟ یا اول می پرسیم مسابقه امروز را بردی یا نه؟ اصلاً به زندگی هایمان نگاه کنیم، آیا رنگ و بوی امام زمان(ع) را می دهد؟ آیاتابلویی که به دیوار خانه نصب کرده ایم، آیا وسایلی که مورد استفاده قرار می دهیم، آیا نوع زندگیمان امام زمان پسند هست؟ آیا نوع معاشرت های ما طوری هست که امام زمان هم وارد مجلسمان شوند، همنشین با ما شده و نظر لطفی داشته باشند؟ یا نه؛ آن قدر محرم و نامحرم بی پروا با هم اختلاط دارند که قلب مهربان امام زمان(ع) را می رنجاند؟ آیا ظاهر خود و خانواده مان آن طوری هست که مورد قبول و رضایت امام زمان(ارواحنا فداه) باشد؟ آیا طریقه درآمدمان طوری هست که امام زمان(ع) به آن برکت دهند و یا قدم به خانه ما گذاشته و بر سرسفره ما بنشینند؟ و خلاصه اینکه آیا روش زندگی ما همانگونه است که امام عصر(ع) می پسندد؟

دوستی می گفت داشتم از حرم مطهر امام رضا(ع) بیرون می آمدم، دیدم شخصی فریاد می زند؟ آی دزد، پولم را دزدیدند و …، مردم هم با یک حالت تأسف و دلسوزی به او نگاه می کردند، با خودم گفتم: الان اگر کسی فریاد بزند: امام زمانم نیست، امام زمانم نیامد و …، مردم با یک حالت تمسخر به او نگاه می کنند و می گویند: او دیوانه شده است.

همه این ها یک طرف که اینگونه نیستیم، گاهی در زندگی مان طوری رفتار می کنیم که انگار از امام زمان(عج)، از آن کسی که اصلا کسی وجود ما به طُفیلی ایشان و به خاطر وجود ایشان خلق شده(3)، طلبکار هم هستیم.

به هر حال یادمان نرود که علاوه بر اینکه امام زمان(ع) چشم خداست و تمام زندگی ما را می بیند، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و براساس آنچه عمل کرده ایم، با ما رفتار می کنند.

 

پی نوشت:

1- اصول کافی ، کتاب الحجه ، ح31

2- مفاتیح الجنان –زیارت روز جمعه امام زمان(ع)

3- حضرت ولی عصر(ع) می فرمایند: "نحن صنایع الله و الخلق بعد صنایعنا". الاحتجاج ،شیخ طبرسی،ج2، ص466


برچسب‌ها: <-TagName->
19:4
39
من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم

من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم

ازآن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم

همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس

من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم

رها کن صحبت یعقوب و کوری و غمِ فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم

همه گویند این جمعه بیا، امّا درنگی کن

از این که باز عاشورا شود تکرار می ترسم

شده کار حبیب من سحرها بهر من توبه

ز آه دردناک بعد استغفار می ترسم

تمام عمر، خود را نوکر این خاندان خواندم

از آن روزی که این منصب کند انکار می ترسم

شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد

من از بیماریِ آن دیده ی خون بار می ترسم

به وقت ترس و تنهایی تو هستی تکیه گاه من

مرا تنها میان قبرخود نگذار می ترسم

دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن

من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم

هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم

ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم

دمی وصلم، دمی فصلم، دمی قبضم، دمی بسطم

من از بیچارگیّ آخر این کار می ترسم

جهان را قطرۀ اشک غریبی می کند ویران

من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم


برچسب‌ها: <-TagName->